شعر

جسمم نگاه می کند و در حسرت دل است می گوید این خدا که خالق تو از گل است ،

باران، باران، باران بی صدا آمدی صبح بود یا ظهر؟ اتاق تاریک شد شک کردم به آمدنت دویدم به سوی

میان من و تو و سپیده و پرواز میان عالی ترین احساس من از ناز میان آن همه ترکیب بند