شعر گفتن هم بهانه میخواهد
تفنگ برای چکیدن، گلوله میخواهد
بهانهی شعر من، کمی نگاهم کن
تفنگ و گلوله، سرباز خبره میخواهد
تو عاشق آزادی، من در حبس ردیف
سرودن آزاد، دلی پاره پاره میخواهد
شبی میان تاریکی مرا صدا کردی
که بلند شو یافتن نور، چاره میخواهد
صدای تو شد نور این تراکم تاریک
و دیدن نور، روزهای بدون چاره میخواهد
محبوبه.آبیاتی.باران